تفاوت بین یک آدم موفق با دیگران کمبود استعداد، یا اطلاعات نیست
بلکه کمبود اراده است . . .
(ونس لمباردی)
تفاوت بین یک آدم موفق با دیگران کمبود استعداد، یا اطلاعات نیست
بلکه کمبود اراده است . . .
(ونس لمباردی)
خر گفت : علف آبی است.
گرگ گفت: نه !! علف سبز است.
هردو رفتند پیش سلطان جنگل( شیر )
شیر دستور داد گرگ را زندانی کنند.
گرگ گفت :سلطان مگر علف سبز نیست ؟؟؟
شیر گفت :سبز است ولی دلیل زندانی کردن تو...... بحث کردن با خر است !!!!!
شیر از رام کننده ی خود قوی تر است
این را رام کننده می داند ، مهم اینست که شیر نمی داند . . .
(تری ایگلتون)
هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست؛
زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد؛
ای کاش من هم مثل او؛
به خدایم ایمان داشتم .
(آیة الله بهجت)
از مدیر موفقی پرسیدند: "راز موفقیت شما چه بود؟" گفت: «دو کلمه» است.
- آن چیست؟
- «تصمیمهای درست»
- و شما چگونه تصمیم های درست گرفتید؟
- پاسخ «یک کلمه» است!
- آن چیست؟
- «تجربه»
- و شما چگونه تجربه اندوزی کردید؟
- پاسخ «دو کلمه» است!
- آن چیست؟
- «تصمیم های اشتباه»
روزی حکیمی به شاگردانش گفت: فردا هر کدام یک کیسه بیاورید و در آن به
تعداد آدمهایی که دوستشان ندارید و از آنها بدتان می آید پیاز قرار دهید
روز بعد همه همین کار را انجام دادند و حکیم گفت: هر جا که میروید این کیسه
را با خود حمل کنید, شاگردان بعد از چند روز خسته شدند و به حکیم شکایت
بردند که:
پیاز ها گندیده و بوی تعفن گرفته است و ما را اذیت میکند,
حکیم پاسخ زیبایی داد: این شبیه وضعیتی است که شما کینه ی دیگران را در دل
نگه دارید, این کینه قلب و دل شما را فاسد می کند و بیشتر از همه خودتان را
اذیت خواهد کرد, پس ببخشید و بگذرید تا آزار نبینید.
مردی حاشیه خیابون بساط پهن کرده بود،
زردآلو هر کیلو 2000 تومن،
هسته زردآلو هرکیلو 4000 تومن.
یکی پرسید چرا هسته اش از خود زردالو گرونتره؟؟؟
فروشنده گفت چون عقل آدم رو زیاد میکنه.
مرد کمی فکر کردُ گفت، یه کیلو هسته بده .
خرید و همون نزدیکی نشست و مشغول شکستن و خوردن شد با خودش ::گفت:
چه کاری بود، زردآلو میخریدم هم خود زردالو رو میخوردم هم هسته شو، هم ارزونتر بود:
رفتُ همین حرف رو به فروشنده گفت
فروشنده گفت: بــــــله ، نگفتم عقل آدم رو زیاد میکنه !!!
چه زود هم اثر کرد!
علی اکبر دهخدا
بابا داشت روزنامه میخوند بچه گفت: بابا بیا بازی!
بابا که حوصله بازی نداشت ی تیکه از روزنامه رو ک نقشه دنیا بود رو تیکه تیکه کرد وگفت فرض کن این پازله...! درستش کن!
چند دقیقه بعد بچه درستش کرد!!
بابا، باتعجب پرسید: توکه نقشه دنیا رو بلد نیستی چطور درستش کردی؟!
بچه گفت: ادمای پشت روزنامه رو درست کردم …دنیا خودش درست شد...!!
آدمای دنیا که درست بشن...
دنیا هم درست میشه ...
مردی متوجه شد که نمیتواند خوب بشنود. به دکتر مراجعه کرد و دکتر
برایش سمعک تجویز کرد. مرد به مغازه سمعک فروشی مراجعه کرد و قیمت سمعک ها
را پرسید. فروشنده پاسخ داد: «ما سمعک از یک دلار داریم تا هزار دلار.»
مردگفت: «میخواهم مدل یک دلاری را ببینم.»
فروشنده یک نخ دور گردن مرد انداخت و گفت: «لطفا این دکمه را در گوشتان بگذارید و دنباله نخ را در جیبتان قرار دهید.»
مرد خریدار که با تعجب به حرفهای فروشنده گوش میکرد، گفت: «این چطور کار میکند؟»
فروشنده جواب داد: «این کار نمیکند، اما هنگامی که مردم این را ببینند، بلندتر صحبت میکنند.»
:star:هوشمند باشیم:star:
آرامش را باید
در وجود خودمان جست و جو کنیم
نه اینکه منتظر باشیم
دیگران برایمان به ارمغان بیاورند
.
.
شعاع مهربانیت را روز به روز بیشتر کن
آنقدر که روزی بتوانی همه را در آن جا دهی
آن وقت تا آسمان ها فاصله ای نیست
زندگی تفسیر سه کلمه است؛
خندیدن
بخشیدن
فراموش کردن
پس تا میتوانی بخند ببخش و فراموش کن...